این مال من اون مال تو
دختر کوچولوی من که کمتر از یک ماه دیگه 2 ساله میشی حسابی بزرگ شدی
الان دیگه حسابی حس مالکیتت شکل گرفته هر چیزی رو که میبینی میگی این مال فلانیه و اگه یه چیزی رو یخوای میگیری زیر بغلت و میگی مال من سرت رو هم به نشانه لجبازی و شیطنت میگیری بالا
اگه کسی یه وسیله که مال خودش نیست رو برداره میای ازش میگیری میگی مال فلانیه یه وقتا بابات متکا من رو میذاره زیر سرش میای از زیر سرش بر میداری میگی مککا مامانه یه روز که داشتم باهات بازی میکردم گذاشتمت رو متکا بابا فوری گفتی مککا بابا نباید بخوابم و سرت رو گذاشتی رو زمین یه جفت جوراب از مامان جی خونمون مونده روزی 10 بار میاری میگی مال مامان جی خلاصه هیچ کس حق نداره وسیله کسی رو برداره تازه من و خاله دو تا شلوار داریم که شبیه به همه یه روز که من شلوارم رو پوشیده بودم اومدی گفتی شباره خاله شالا بعد مهسا رو هم با خودت همراه کردی کم مونده بود مجبورم کنید عوضش کنم با کلی توضیح قانع شدید مال خودمه شیطونک مامان دوستت دارم
چند روزه یه کم سرما خوردی امروز خیلی نق زدی به زور خوابت کردم
خاله شالا امروز رفته برا مصاحبه تربیت معلم خدا کنه قبول بشه من یه گندی تو انتخاب رشته اش زدم خدا کنه رشته هایی که قبل از این تربیت معلم ها زدیم رو قبول نشه وتربیت معلم رو بیاره خدایا خودت کمکش کن
دوستت دارم
2 شهریور 92